جنجالی دوباره در شیرپلا

شیرپلا 
 

دیماه سال 86 مطلبی با عنوان شیرپلا در وبلاگم منتشر کردم که موضوعش برخورد نامناسب مسئولان آنجا با یکی از کوهنوردان خراسانی بود. در آن پست نوشتم:

"... این که توچال به علت شرایط استثنایی اش پایتخت کوه های ایران, پر رفت و آمد ترین و مهمترین مرکز کوهنوردی کشور است, تردیدی نیست. از بین پناهگاهها و جان پناه های بزرگ و کوچک دامنه گسترده توچال مجتمع ورزشی شیرپلا بزرگترین و مهمترین آنهاست که هر روز حتی در ایام وسط هفته و خصوصا پایان هفته پذیرای خیل زیادی از کوهنوردان و دوستداران طبیعت ( به نقل از خبر رادیویی صبح تهران جمعیتی بالغ بر صد هزار نفر هر هفته) میباشد. پاتوق و استراحتگاهی خوب در تابستان و پناهی امن در زمستان که طی سالیان اخیر شاهد تحول و پیشرفت نسبی خوبی در شکل بنا و ساختمان و مدیریت در آن هستیم. شیرپلا نباید هیچگاه نادیده گرفته شود و باید همیشه مشکلات آنجا  دغدغه همه کوهنوردان و مسئولین باشد چرا که خواه ناخواه رویکرد بد و خوبش بی تاثیر بر روند کوهنوردی در توچال و صعود به آن ارتفاعات نیست..."

خوشبختانه در آن زمان مدیریت وقت –آقای تحویلداری- سعی کردند جوابی قانع کننده بدهند. هرچند که قانع نشدیم اما همین احساس مسولیت ایشان در پاسخگویی قابل تقدیر است. وصد البته نتیجه آن اعتراضات این شد که از آن به بعد در اصلی و سالن پایین مجموعه برای کسانی که دیروقت به آنجا میرسند برای برداشتن آب یا استراحت تا صبح  باز شد!  پست مذکور را از اینجا بخوانید.

متاسفانه دوباره اتفاق مشابهی در شیرپلا رخ داده و مشخص نیست که چند بار دیگر این موضوع تکرار شده یا خواهد شد. آیا فدراسیون محترم  راه چاره ای برای این مشکل پیدا میکند؟ یا اینکه اصلا آنرا مشکل نمیداند؟

داستان از این قرار است:

 

پنجشنبه هفته گذشته  گروهی بزرگ از اراک تصمیم میگیرند برای صعود قله توچال راهی تهران شوند.  هماهنگی های قبلی برای خوابگاه و همچنین اطلاع از اینکه ممکن است  دیر وقت به پناهگاه برسند توسط سرپرست تیم و حتی آقای ... (از پیشکسوتان کوهنوردی استان ) به اطلاع مدیریت شیرپلا میرسد. تیم به تهران میرسد. به علت ترافیک و معطلی هماهنگی این تیم بیست نفره -  که تعدادی خانم و تعدادی کوهنورد تازه کار و ضعیف بین آنها بود-  ساعت حدود 1:30 نیم شب به شیرپلا میرسند.  آنها که به امید خوابگاه بدون کیسه خواب و چادر  آمده بودند  با درهای بسته مواجه میشوند.  دری که به هیچ قیمت باز نشد. نه با خواهش و التماس و نه با زور و تهدید!  کارگران افغانی وقتی سر و صدای گروه را شنیدند  از پشت در گفتند: "اینجا چه خبره؟  الان تعطیله و نمیتونید بیایید داخل." نماینده گروه که مردی محترم و  شناخته شده بود جلو رفت و گفت: "دیروز هماهنگ شده و ما برای امشب جا رزرو کردیم." آنها در جواب گفتند: "کسی با ما هماهنگ نکرده" و برای اینکه داخل نشوند محکم به سینه اش زدند و او را پرت کردند. همین مساله باعث خشم  دیگران و درگیری فیزیکی بین کارگران و کوهنوردان شد.  حتی کارگران دست به چماق هم شدند که کوهنوردان عقب رفتند و با پلیس 110 تماس گرفتند. پلیس تلفن امداد کوهستان را  به آنها داد که جواب ندادند!! احتمالا اون موقع شب خوابیده بودند! دادو فریاد های همزمانشان هم  ظاهرا برای هیچ کس اهمیتی نداشت! یعنی به جز کارگران شیرپلا کسی آنجا نبود؟!  دوباره با پلیس تماس گرفته شد که این اجازه را به آنها بدهند که در را بشکنند و داخل شوند. چون در تاریکی نه میتوانستند برگردند نه امکاناتی برای خوابیدن داشتند!  پلیس این اجازه را نداد. اما گفت با مسئولیت خودشان به هر راهی که هست (بالا رفتن از دیوار) وارد شوند! راه دیگری نبود. براثر ضربه های بسیار قسمتی از در آهنی کج شد اما باز نشد.  گروه که از راه دور آمده بودند خسته و نگران تصمیم میگیرند نزدیک کافه ابوالفضل آتشی برپا کرده و شب را به صبح برسانند. آنها بلافاصله با روشن شدن هوا به خاطر وضعیت بد اعضای تیم راه بازگشت را پیش گرفتند و منتظر بیدار شدن مسئولان شیرپلا نشدند تا این سوال را بپرسند:

چه کسی مسئولیت این موضوع را بر عهده میگیرد؟ اگر برای یکی از اعضای آن تیم اتفاق ناگواری می افتاد واقعا چه کسی پاسخگو بود؟

آیا پناهگاه شیرپلا خودسرانه مدیریت میشود یا تحت قوانین و مقررات مشخصی عمل میکند؟

آیا این قوانین و مقررات این اجازه را به آنها میدهد با کوهنوردان اینگونه رفتار کنند؟

آیا وجداتشان اجازه میدهد در شرایط نامطلوب در را بروی فردی (که حتی بدون اطلاع قبلی به آنجا رسیده و کمک میخواهد)  باز نکنند؟

آیا هماهنگی قبلی و مسئولیت پذیری برایشان معنی و مفهومی دارد؟

 از: وبلاگ آناپورنا

 

اولین یادواره زنده یاد لیلا اسفندیاری

از کلیه اعضای باشگاه، گروهها ، باشگاههای کوهنوردی و کوهنوردان مستقل دعوت می گردد در برنامه صعود همگانی قله توچال با عنوان "اولین یادواره زنده یاد لیلا اسفندیاری" شرکت نمایند.
صعود همگانی توچال جمعه 30 تیرماه
حرکت از پای مجسمه دربند 6 صبح
حرکت از شیرپلا به سمت قله 9 صبح 
اجرای مراسم در قله توچال ساعت 13-14
(سخنرانی، اجرای موسیقی زنده، پذیرایی)
برنامه در قله تمام می شود.

منبع خبر:   http://damavandclub.ir/Section2/page1.aspx?lang=Fa

جشن تیرگان ۱۳۹۱ - ۱۵ و ۱۶ تیر

۱۵ و ۱۶ تیرماه - رینه


آداب سفر در برنامه های کوهنوردی

آداب سفر در برنامه های کوهنوردی:
گردآوری: دکتر حمید مساعدیان
صدای گروه ها و باشگاه های کوهنوردی کشور: متاسفانه یکی از معضلات گروه های کوهنوردی مشکلاتی است که در برنامه های کوهنوردی (که در تقابل فرهنگی با شرایط آن منطقه وجود دارد) برایشان بوجود می آید و این بدلیل رعایت نکردن برخی مسائل عرفی در آن منطقه است که باز متاسفانه باعث بروز مشکلات بسیاری برای گروه های کوهنوردی گردیده که گاها باعث بازداشت یا برخورد های تندی از مسئولین انتظامی آن منطقه شده است. برنامه های کوهنوردی را باید نوعی سفرهای کوتاه یا بلند در نظر گرفت که در صورت عدم رعایت برخی مسائل عرفی اجتماع و منطقه ای می تواند باعث بروز مشکلات جدی برای آنان گردد. در اینجا آداب سفر را برایتان بیان می کنبم تا شاید در برنامه های کوهنوردی کمتر دچار مشکلات رایج در کشورمان باشیم: 
جام جم آنلاين: شايد ساده‌ترين تعريف سفر و گردشگري را بتوان بازديد از اماكن و فرهنگ‌هاي ديگر دانست. جغرافياي جديدي كه با زادگاه ما متفاوت و فرهنگ‌هايي كه قطعا با فرهنگ جامعه‌اي كه ما از آن آمده‌ايم تفاوت‌هاي آشكاري دارد.

يكي از مهم‌ترين مواردي كه هر گردشگر در حين سفر خود بايد به خاطر داشته باشد، رعايت احترام و ادب نسبت به فرهنگ و مردم شهر يا كشوري است كه به آن سفر مي‌كند.

اين موضوع فقط در سفرهاي خارجي صادق نيست بلكه دامنه تفاوت‌هاي فرهنگي و رفتاري‌ داخل مرزهاي جغرافيايي يك كشور يا حتي گاه در بين شهرهاي مختلف يك استان نيز مي‌تواند وجود داشته باشد.

احترام به ساكنان منطقه‌اي كه گردشگر به آن سفر كرده تنها يك سوي داستان به شمار مي‌رود زيرا هر گردشگر با نحوه رفتار و اعمال خود نمايانگر فرهنگي است كه از آن برخاسته است و رفتار وي در ذهن مردم شهر ميزبان باقي مانده و مبناي قضاوت آنها براي جامعه شماست.

اين موضوع بويژه در سفرهاي خارجي نمود بيشتري پيدا مي‌كند براي نمونه اگر شما در كشوري خارجي، قانون را زير پا بگذاريد يا كاري خلاف ادب و عرف آن جامعه انجام دهيد قطعا مردمي كه شاهد انجام اين كار از سوي شما هستند نخواهند گفت فلان شخص اين كار را انجام داد بلكه نخستين قضاوت اين گونه است كه يك ايراني اين كار را انجام داده و اين مساله بسيار پراهميت است و شما با رفتار ناشايست خود باعث مي‌شويد در مورد بيش از 70 ميليون هموطن شما به اشتباه قضاوت شود!

ادامه نوشته

فاتحان سال 2011 كي 2

فاتحان سال 2011 كي 2:

23 اگوست برابر با اول شهريور چهار كوهنورد: گرلینده کالتنبرونر بانوي اتریشی ،  دارک زلوسکی لهستاني ، مقصود زومایف و واسیلی پتسوف قزاقستاني در قالب تيم بين المللي از جبهه شمالي بر فراز k2 ايستادند .در اين بين سه تن از آنان يعني گرلینده کالتنبرونر ، ماکسوت زامایف و واسیلی پیتسوف به باشگاه 8000 متريها پيوستند .

ديدن محل بيواك اين كوهنوردان قبل از صعود هم خالي از لطف نيست .( محل علامت گذاري شده )

منبع :http://www.explorersweb.com/everest_k2/news.php?id=20312


    گزارش برنامه صعود به قله 7010 متری خان تنگری از جبهه جنوبی، تابستان 1390 امیر حسین ناظمی

    از همگی دوستان و همنوردان عزیزم دعوت به عمل می آید:

    در گزارش برنامه صعود به قله 7010 متری خان تنگری از جبهه جنوبی، تابستان 1390 حضور بهم رسانند.

    امیر حسین ناظمی+کارگاه آموزشی تغذیه در ارتفاع
    زمان: دوشنبه 25 مهرماه 1390 در یکصدو دومین نشست انجمن کوهنوردان ایران
    مکان: خیابان ویلا، تقاطع خیابان ورشو آمفی تئاتر شهریاران جوان

    صفحه های خورشیدی

    استفاده روزافزون و اجتناب ناپذیرلوازم وتجهیزات  الکترونیکی در کوهنوردی مساله تامین انرژی و شارژ انواع باطری ها را مطرح کرده و آن را به یکی از بخش های قابل توجه برنامه های کوهنوردی مبدل نموده است. وسایلی همانند انواع دوربین های عکاسی و فیلمبرداری – چراغ های روشنایی – بی سیم – تلفن های ماهواره ای و حتی سیستم های کامپیوتری مانند انواع لپ تاب که در صورت استفاده مداوم خصوصا در شرایط آب و هوایی سرد کوهستان و یا مواقعی که کونوردان مدت زمان طولانی را در برنامه های کوهنوردی به سر می برند لزوم شارژمجدد و تامین انرژی آنها را دوچندان می شود. 

     

    اگرچه استفاده از انواع  ژنراتورها تا حدودی این مشکل را برطرف ساخته است ولی برخی نکات مانند وزن بالا و یا مساله تامین سوخت اینگونه ژنراتورها، استفاده از آنها را به موارد خاص محدود ساخته است. بوجود آمدن صفحه های خورشیدی را می توان نقطه عطفی در بهره گیری از انرژی های پاک دانست. وزن کم و در نتیجه قابلیت حمل آسان – عدم تولید انواع آلودگی و کارامد بودن صفحه های خورشیدی انها را به یکی از وسایل نوین و مهم تولید انرژی الکتریکی در بسیاری از نقاط جهان تبدیل نموده است. امروزه انواعی از اینگونه صفحات به بازار عرضه شده اند که براحتی توسط یک نفر قابل حمل بوده و آنها را می توان به صورت ثابت در کمپ ها و یا حتی در هنگام حرکت بر روی کوله پشتی نصب نمود. انرژی دریافتی از نور خورشید به صورت انرژی الکتریکی، به صورت مستقیم و یا بعد از ذخیره سازی در باطری های ویژه ی  این صفحات ، با ولتاژ های متفاوت قابل استفاده می باشد.                                                                                                                                                                                     

     

     

    یک صفحه خورشیدی چگونه کار می کند؟

    اگر سیلیکون کاملا خالص باشد سطح آن محل ایده آلی برای انتقال الکترونها می باشد. اگر یک اتم سیلیکون با یک اتم دیگر سیلیکون برخورد کند هر کدام از آنها 4 الکترون از اتم دیگر دریافت کرده و یک پیوند قوی ایجاد می کنند. در این حالت هیچگونه بار مثبت یا منفی بوجود نمی آید چون اتم ها به آرایش پایدار رسیده اند. برای بدست آمدن یک تکه سیلیکون خالص که در صفحه ها خورشیدی استفاده می شود ، اتم های سیلیکون بهمین ترتیب سالها باهم ترکیب می شوند.                                                                       

     هنگامی که سیلیکون نور خورشید را جذب می کند، اتمهای سیلیکون توسط فوتونهای نور خورشید بمب باران می شوند و با آزاد شدن الکترون ها الکتریسیته بوجود می آید. اگرچه انرژی بدست آمده توسط یک سلول خورشیدی چندان زیاد نیست ولی هنگامی که تمامی الکترون های آزاد از سطح صفحه خورشیدی جمع آوری می شوند، الکتریسیته لازم برای بکار انداختن وسایل الکتریکی بوجود می آید.                                                    

     

                                                                                                            

     ( صفحات لوله ای ):Solar roll

    این صفحه های خورشیدی از قرار دادن پرده نازکی از سلول های سیلیکونی بی شکل بر روی یک صفحه نازک از جنس فولاد ضد زنگ ساخته می شوند آنها همچنین می توانند از سلولهای بلوری قدیمی ارزانتر باشند. ضخامت این سلولها در حدود 1میکرومتر می باشد در مقابل سلول های کریستالی 150-200 میکرومتر ضخامت دارند. اما سلول های سیلیکونی به کارایی پائین مشهور هستند. برای رفع این نقیصه امروزه دانشمندان سلول هایی با پیوند سه گانه ساخته اند که از سه ماده جداگانه استفاده می کند: سیلیکون بی شکل – نوعی شبه فلز به نام ژرمانیوم و سیلیکون های نانوکریستالی که هر کدام برای دریافت انرژی از قسمتهای مختلف نور خورشید سازگار هستند. در مقابل، سلول های خورشیدی قدیمی که تنها از یک نوع ماده اصلی استفاده می کنند فقط یک قسمت از طیف موثر خورشید را دریافت می کنند.                      

     

    در عصری که تامین انرژی خصوصا انرژی الکتریکی با صرف هزینه های فراوان و آسیب های زیست محیطی بسیاری همراه است و همواره نگرانی اتمام منابع سوخت های فسیلی بشر را دنبال می کند، استفاده از صفحه های خورشیدی  یک منبع بیکران و رایگان از انرژی را در اختیار ما قرار خواهد داد منبعی که تقریبا در هر جایی و به هر اندازه می توانیم از آن استفاده کنیم. تنها شرط استفاده از آن اینست که خورشید را در آسمان ببینیم!     

     

      

    منبع:

    www.solarpanelinfo.com

    جوانان استان تهران قله پاسو پيك را صعود نمودند

    " تیم هاي هیمالیانوردی امید استان تهران برفراز پاسوپيك ايستادند "



    بر اساس تماس تلفني كه لحظاتي قبل با سرپرست تيم هاي اعزامي به قله پاسوپيك بر قرار شد، مطلع شديم :

    قله پاسوپيك به ارتفاع 7284 متر، با عنایت پروردگار بزرگ، همت و تلاش اعضای تیم های امید هیمالیانوردی بانوان و آقایان استان تهران، در ساعت 14:00 (به وقت محلی ) روز يكشنبه 30 مرداد ماه 1390، توسط 10 نفر از بانوان و آقایان کوه نورد استان تهران صعود شد.



    كوه نوردان كه كمپ 3 به ارتفاع 6500 متر را در ساعت 4 بامداد (به وقت محلی) ترك كرده بودند با عبور از شكاف هاي يخي و پس از 10 ساعت تلاش توانستند قله را صعود نموده و پرچم كشور عزيزمان را براي اولين بار بر فراز اين قله به اهتزاز در آوردند. همچنين تيم اميد هيماليانوردي بانوان ياد و خاطره بانوي هيماليانوردي ايران "خانم ليلا اسفندياري" را بر فراز اين قله گرامي داشت. 

    اين تیم ها روز 11 مرداد ماه تهران را به مقصد کشور پاكستان ترک کرده بودند

    اين هيات ضمن قدرداني از پشتيباني و حمايت هاي تمامي مجموعه ها و افرادي كه با همكاري خود اين مهم را ميسر ساختند، تلاش ارزشمند اين عزيزان را به اعضای تیم، خانواده، باشگاه، گروه های آنان و جامعه كوه نوردي كشور تبريك عرض مي نمايد.

    از: سایت هیئت کوهنوردی استان تهران

    ادامه نوشته

    اعزام تيم هاي هيماليانوردي استان تهران به پاسوپيك

    تيم هاي هيماليانوردي استان تهران براي صعود پاسوپيك، سه شنبه عازم پاكستان ميشوند11 مردادماه

     

    تیم هاي هیمالیانوردی امید بانوان و آقایان استان تهران، پس از حدود 6 ماه تلاش كه با فراخوان از هيات ها، حوزه ها، باشگاه ها و گروه هاي تابعه استان تهران، برگزاري 16 مرحله اردوهاي آموزشي، تمرینات منسجم، معاينات پزشكي، انتخاب قله و كادر سرپرستي و برنامه ريزي هاي مربوط به صعود همراه بوده است، روز سه شنبه مورخ 11 مرداد 90 ساعت 11:40 کشورمان را از طريق فرودگاه بين المللي امام خمینی (ره) به مقصد کشور پاکستان جهت صعود به قله پاسوپیک به ارتفاع 7284 متر ترک می نمایند.
    مراسم بدرقه تيم هاي منتخب استان تهران از ساعت 08:30 الي 09:30 صبح در سالن پروازهاي خارجي فرودگاه برگزار خواهد شد.

    هشدار به کوه نوردان دارای بیماری تنفسی

    با توجه به گرماي هوا و متصاعد شدن گوگرد از دماوند؛
    كوه نوردان داراي بيماري تنفسي در زمان مشخصي به دماوند صعود كنند

     "حميد مساعديان" رئيس انجمن پزشكي كوهستان در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران افزود: در فصل تابستان قرار داريم و به علت گرماي هوا و متصاعد شدن گوگرد از برخي نقاط دماوند كه باعث مي شود كوه نورداني كه بيماري تنفسي و آسمي دارند با مشكل مواجه شوند براي جلوگيري در اين امر بهتر است اين ورزشكاران در زمان مشخصي صعود كنند.

    وي تصريح كرد: اين افراد مي‌توانند صبح خيلي زود كه گرماي خورشيد به حداكثر خود نرسيده و از جبهه هاي شمال غربي و شمال شرقي كه تماس كمتري با گوگرد دارد صعود كنند.

    مساعديان اشاره كرد كوه نورداني كه از مسير جنوبي استفاده مي كنند بهتر است از نيمه غربي اين مسير تردد كنند چرا كه نيمه شرقي داراي منافذ بيشتري است كه گوگرد متصاعد كرده و فرد را با مشكل مواجه مي‌كند. وي تاكيد كرد: افزايش اشعه آفتاب در تابستان بيشتر از زمستان است و گرما هم بيشتر شده و باعث مي شود گوگرد بيشتري متصاعد شود.

    مساعديان گفت: بيماراني كه قصد صعود به دماوند را دارند حتماً داروهاي خود را همراه داشته باشند كه در صورت بروز علائم بيماري سريعتر داروهاي خود را استفاده كنند و اين بهترين درمان براي فرد است.

    وي خاطرنشان كرد: رعايت مسائل ايمني و پزشكي كوه نوردان مي‌تواند كمك زيادي در مواجهه با اين مشكلات داشته باشد و افراد مي‌توانند از حوادث احتمالي پيشگيري كنند.


     

    گزارش محمود هاشمی از حادثه‌ی گاشربروم

    محمود هاشمی، کوه‌نورد تهرانی لحظاتی پيش در حاليکه پس از بازگشت از قله‌ی 8035 متری گاشربروم 2 در بارگاه اصلی حضور داشت، درباره‌ی حادثه‌ی روز جمعه 31 تير که منجر به مرگ ليلا اسفندياری شد، به خبر قلمرو کوهستانی ايران گفت:
    "روز سه‌شنبه، 28 تير از بارگاه اصلی حرکت کرده و پس از دو شب‌مانی در چادرگاه‌های اول و دوم، عصر روز پنج‌شنبه 30 تير وارد چادرگاه سوم شديم. به‌همراه ليلا اسفندياری، باربر پاکستانی، عظيم قيچی‌ساز، ايرج معانی، حسين مقدم، کورش نگهبان و عبدالعظيم برهمنی تا بامداد شنبه، در ارتفاع 7000 متر استراحت کرده و سپس راهی قله شديم. حوالی ارتفاع 7800 متر کورش نگهبان، عبدالعظيم برهمنی و ايرج معانی از ادامه تلاش چشم‌پوشی کرده و راه بازگشت را در پيش گرفتند."
    "مسیر چادرگاه سوم تا قله‌ی گاشربروم بيش از 1000 متر اختلاف ارتفاع دارد. هنگام صعود تيم ما، هيچ ثابت‌گذاری در مسير انجام نشده بود. ليلا هم کلنگ خود را به باربرش رسول سپرده بود و با باطوم صعود می‌کرد. روز که از نيمه گذشت، اندک اندک به قله رسيديم. عظيم ساعت 12 به وقت پاکستان، نخستين نفری بود که بر قله ايستاد. يک ربع ساعت پس از آن من به همراه حسين مقدم بر فراز گاشربروم 2 بوديم. باربر پاکستانی هم در همين حوالی به قله رسيد، اما ليلا يک ساعت پس از آن، حوالی ساعت 1:30 پس از نيم‌روز روی قله به ما ملحق شد." "روی قله اندکی، استراحت کرده و برای رسيدن به چادرگاه سوم، سرازير شديم. من و حسين مقدم جلوتر از بقيه، بوديم. ليلا هم جلوتر از عظيم، درحاليکه کلنگ وی را به امانت گرفته بود، شروع به فرود کرد. او کمی پايين‌تر از سراک قله، برای استراحت روی زمين می‌نشيند. سراک قله جايی نزديک به چند متر پايين‌تر از خود قله است و برای اينکه صعود قله تاييد شود، بايد از آن عبور کرد. ليلا حين استراحت، ناگهان روی سطح برف می‌لغزد. به شدت انرژی از دست داده بود و خسته به‌نظر می‌رسيد. به همين علت، نمی‌تواند از ادامه‌ی سر خوردن جلوگيری کند و کلنگ هم از دستش رها می‌شود."
    پس از حادثه افراد صعودکننده در راه برگشت، کلنگ را بازيابی کرده و خود را به پيکر بی‌جان ليلا در حوالی ارتفاع 7650 متر می‌رسانند.
    هاشمی، در ادامه گفت: "پس از مشخص کردن محل استقرار پيکر ليلا به چادرگاه سوم بازگشته و درباره‌ی انتقال او همفکری کرديم. اما، کار ما نبود. به این منظور، دست کم 10 کوه‌نورد ورزيده نياز بود. در نتيجه راهی بارگاه اصلی شديم."
    تمام کوه‌نوردان کشورمان از روز يکشنبه تاکنون در بارگاه اصلی گاشربروم 2 حضور دارند. بر اساس پيش‌بينی وضع هوا، در روزهای آينده هوای نا مناسب ادامه خواهد داشت.
    بخش خبر قلمرو کوهستانی ايران
    چهارم مرداد 90

    گزارشی از مرحله دوم اکتشاف غار «سم» در استان گلستان

    به گزارش بخش غارنوردی کارگروه کوه نوردی فدراسیون: مرحله دوم اکتشاف غار «سم» در استان گلستان (دومین غار عمیق ایران) در روز 26 تیرماه به پایان رسید. در این برنامه مشترک فدراسیون کوه‌نوردی و صعودهای ورزشی و هیئت کوه‌نوردی استان گلستان، یک تیم 13 نفره از ساعت 14 روز 23 تیرماه مرحله دوم اکتشاف را آغاز و در انتهای روز 26 تیرماه به پایان رساندند.
    شایان ذکر است که مرحله اول، شامل شناسایی بیشتر، رولکوبی و نقشه برداری غار در تابستان سال 89 انجام شده بود.

    نتایج برنامه:
    - گشت سطحی و کشف یک دهانه غار جدید که احتمالا متصل به غار «سم» بوده و اکنون مسدود شده است.
    - اتمام کار نقشه برداری از چاه 20 تا 24
    - رولکوبی جدید در مسیرها بویژه از چاه 20 تا 24
    - جستجوی بیشتر در مسیرهای فرعی غار

    شرکت کنندگان در برنامه:
    - وحید مصدری (سرپرست برنامه) – مدرس درجه 2 غارنوردی – تهران (فدراسیون)
    - مجید اسکندری (غارنورد و نقشه بردار تیم) – مربی درجه 3 غارنوردی – تهران
    - احسان کنعانی (غارنورد) – مربی درجه 3 غارنوردی – خانه کوهنوردان تهران
    - سعید علایی (غارنورد) – مربی درجه 3 غارنوردی – خانه کوهنوردان تهران
    - حسین خداداد شرق (غارنورد) – مربی درجه 3 غارنوردی – خانه کوهنوردان تهران
    - امیر گودرزی (غارنورد) – پیشرفته غارنوردی – گروه همت شمیران
    - محمد رضا لطفی (سرپرست تیم گلستان) – مربی درجه 3 غارنوردی – باشگاه آفاق گرگان
    - حسین اصغری (غارنورد) – مربی درجه 3 غارنوردی – باشگاه آفاق گرگان
    - عباس اربابی (غارنورد) – پیشرفته غارنوردی – باشگاه آفاق گرگان
    - موسی دلپسند (غارنورد) – پیشرفته غارنوردی – باشگاه آفاق گرگان
    - صبا دریانی (غارنورد) – پیشرفته غارنوردی – باشگاه آفاق گرگان
    - سعید کفشگیری (راهنما) – باشگاه آفاق گرگان
    - مرتضی قربانی (تدارکات) – باشگاه آفاق گرگان

    در انتها، بخش غارنوردی کارگروه کوه‌نوردی فدراسیون، بار دیگر توجه غارنوردان را به شرایط خاص این غار بویژه خطر ریزش سنگ جلب می‌کند، امداد رسانی در این غار، بعلت معابر تنگ، بسیار سخت و در برخی شرایط غیر ممکن است (بدلیل معابر تنگ ارتباط و جابجایی نفرات بسیار کند و زمانبر خواهد بود).

    عکس ها : از مرتضی قربانی

    حادثه در کاشربروم : لیلا اسفندیاری جان سپرد

    با کمال تاسف ، مطلع شدیم که امروز جمعه ، 31 تیرماه 1390، لیلا اسفندیاری کوه نورد پرتوان و عضو باشگاه کوه نوردی و اسکی دماوند که برای صعود قلل گاشربروم 1 و 2 به منطقه قراقروم پاکستان رفته بود پس از صعود قله گاشربروم 2، به هنگام بازگشت در حین فرود از مسیر دشوار یخی در زیر قله ، سقوط کرده و متاسفانه جان باخته است . بر اساس گزارشات تلفنی سایر همنوردان ایرانی و خارجی که همراه لیلا در صعود قله شرکت داشته­اند پیکر لیلا پس از 300 متر سقوط در ارتفاع نزدیک به 7700 متری جبهه­ی پاکستان در مکانی خارج از مسیر متوقف می­شود . هم اکنون سایر صعودکنندگان در صحت و سلامت در کمپ سوم مستقر می­باشند... "

    منبع خبر : سایت باشگاه کوه نوردی و اسکی دماوند

    كادر فني تیم های امید هیمالیانوردی استان تهران اعزامي به پاسوپيك مشخص شد


    ردیفنام و نام خانوادگیعنوان
    1یونس رضاخانی سرپرست
    2محمود مير نوريکمک سرپرست و مربی تیم بانوان
    3حميدرضا سنجريمربی تیم آقایان
    4مهسا مطيعيپزشك
    5مجيد حسين پورمسئول تدارکات و پشتيباني

    تيم اميد كوهنوردي استان تهران راهي پاكستان مي‌شود

    تيم اميد هيماليانوردي استان تهران براي صعود قله پاسوپيك به ارتفاع 7248متر اواخر تير راهي پاكستان مي‌شود.

    به گزارش خبرگزاري فارس، پانزده مرحله اردوي آموزشي در دو بخش زنان و مردان از زمستان گذشته با حضور مربيان صعودهاي بلند و هيماليانوردي برگزار شد و در نهايت نفرات انتخابي كه از باشگاه‌ها و گروه‌هاي كوهنوردي تابعه استان تهران در اين اردوها شركت كرده بودند براي صعود به قله پاسوپيك به ارتفاع 7248 متر معرفي شدند.
    اين تيم اواخر تير ماه جاري عازم پاكستان خواهد شد.
    نفرات انتخابي به شرح زير معرفي شدند:

    محمدرضا رضائي از باشگاه كوهنوردي و اسكي دماوند عضو اصلي
    نادر قاسمي هيئت كوهنوردي و صعودهاي ورزشي نظرآباد عضو اصلي
    رضا خليل آبادي باشگاه كوهنوردي اسپيلت، عضو اصلي
    امير طالبي، هيئت كوهنوردي لواسانات، عضو اصلي
    پويا كيوان، باشگاه كوهنوردي و اسكي دماوند، عضو اصلي
    مهيار كفاش، خانه كوهنوردان تهران، عضو اصلي
    ايمان خليلي، گروه كوهنوردي تهران، ذخيره
    مصطفي بدرخاني، گروه كوهنوردي سها، ذخيره
    دنا اليكائي، باشگاه كوهنوردان آرش، عضو اصلي
    فاطمه آقاجاني، باشگاه كوهنوردان آرش، عضو اصلي
    سارا آنجفي باشگاه كوهنوردي و اسكي دماوند، ذخيره
    رويا رياضي، گروه كوهنوردي اسپهبدان،ذخيره
    زهره افقي، هيئت كوهنوردي و صعودهاي ورزشي شهر قدس، ذخيره

    پاسو پيك قله اي 7248 متري است كه در انتهاي سمت غرب منطقه با تورا و در بالاي دره هنزا و در نزديكي روستاي پاسو واقع شده است.
    ولين صعود اين قله در هفت آگوست 1978 از سوي رالف لمان، ولكر وارينگ، درينك ناومن و مكس والنر صورت گرفته است و تاكنون تلاشي از سوي ايرانيان روي اين قله صورت نگرفته است.

    7 کوه آتشفشانی

    هفت کوه آتشفشانی اصطلاحا به هفت‌ آتشفشانی گفته ‌می‌شود که بیشترین ارتفاع را در هفت قاره جهان دارا هستند.

      از سال 1999 صعود به آتشفشانهاي معروف و بلند 7 قاره نيز مورد توجه قرار گرفت و امروزه سبكي در صعود به اين قلل پديد آمده كه آنرا 7 آتشفشان يا(Volcanic Seven Summits)مي خوانند و منظور فتح مرتفعترين آتشفشانهاي 7 قاره مي باشد. اما نكته جالب قرار گرفتن نام كوه دماوند به عنوان مرتفعترين قله آتشفشانی قاره آسيا در ميان اين قلل است.

     اين قلل عبارتند از: 

    ۱-      آمريكاي جنوبي - اوجوز دل سالادو در مرز شيلي و آرژانتين – 6893 متر ارتفاع  قله دوم: پيسيس 6795 متر

    ۲-     آفريقا – كليمانجارو در تانزانيا – 5895 متر   قله دوم: كوه كنيا 5199 متر

     ۳-   اروپا – البروس در قفقاز روسيه – 5642 متر   قله دوم: كازبك 5047 متر

     ۴-   آمريكاي شمالي – اورازابا در مكزيك – 5636 متر  قله دوم پوپوكاتپتل 5426 متر

     ۵-   آسيا – دماوند در ايران – 5610 متر   قله دوم آرارات 5137 متر

     ۶-  اقيانوسيه – گيلوو در استراليا – 4368 متر   ، هاگن 3778 متر

     ۷-  قاره جنوبگان – سيدلي در قطب جنوب – 4285 متر ، اربوي 3794 متر در جزيره روز

    نکته: قله‌های کلیمانجارو و البروس علاوه بر هفت کوه آتشفشانی عضو هفت قله هم هستند.

    مرجع :ویکی پدیا

    سیل مردم رودبارک را غافل گیر کرد

    از ساعات اولیه بامداد جمعه سیل بزرگی از بریر به راه افتاد و متاسفانه خسارات زیادی را به منطقه کلاردشت و بخصوص رودبارک وارد کرده است.

    سیل مردم رودبارک را غافل گیر کرد

    بنا به اظهارات شاهدان 4الی5 خانه در دهکده ییلاقی ونداربن تخریب شده و خساراتی نیز به محوطه مجتمع ورزشی کوستانی ونداربن وارد شده و حدود 50هزار لیتر سوخت گازوئیل این مجتمع وارد رودخانه شده است. خوشبختانه به ساختمان اصلی خسارتی وارد نشده است.

    بنا به گزارشات رسیده، (از ونداربن تا اکاپل)، سیل سنگ‏های بزرگی را با خود آورده و شکل ظاهری منطقه بکلی تغییر یافته است.

    جاده دسترسی به بریر کاملا تخریب گشته است و در حال حاضر حتی امکان دسترسی به قرارگاه کوه‏نوردی رودبارک نیز وجود ندارد چرا که در چند نقطه جاده آسفالته به طور کلی تخریب شده است.

    سیل مردم رودبارک را غافل گیر کرد

    خوشبختانه این حادثه تلفات جانی نداشته است اما حجم زیادی از سنگ، رودخانه‏ی سردآبرود را در رودبارک پر کرده است و این باعث شده که آب منحرف شده و از مسیر جاده آسفالته از منازل مسکونی ساکنین حاشیه رودخانه بگذرد. با وجود تلاش‏های زیاد متاسفانه حجم بسیار بالای آب منازل مسکونی را در معرض خطر تخریب قرار داده است.

    سیل مردم رودبارک را غافل گیر کرد

    تقریبا تمام پل های ارتباطی طرفین رودخانه در رودبارک 100درصد تخریب شده است و به نظر می‏رسد خسارت مالی بالایی به مردم وارد شده باشد.

    سیل مردم رودبارک را غافل گیر کرد 

    گرچه در مورد علت وقوع سیل نمی توان اظهار نظر کرد اما اغلب کوه نوردان و ساکنان رودبارک بر این باورند که حرکت پیشانی یخچال در لیزبنک (سرچال) علت این حادثه بوده است. با توجه به ابری و بارندگی بودن هوا نمی توان اظهار نظر دقیقی به عمل آورد.

    آب و برق و تلفن قرارگاه کوه نوردی رودبارک تا اطلاع ثانوی قطع می باشد و با توجه به مسدود بودن راه ها از تمامی کوه نوردانی که قصد صعود به منطقه علم‏کوه و تخت‏سلیمان را دارند تقاضا می‏شود برنامه ی خود را به تعویق انداخته و به زمان مناسب‏تری موکول نمایند. 

    سیل مردم رودبارک را غافل گیر کرد

    سیل مردم رودبارک را غافل گیر کرد

    "مجتمع کوهستانی ونداربن" رسماً افتتاح و به بهره برداری رسید

    «مجتمع کوهستانی ونداربن» رسماً افتتاح و به بهره برداری رسید

     

    پایگاه خبری فدراسیون:‌در اواخر هفته‌ي گذشته؛ "مجتمع کوهستانی ونداربن" در منطقه کلاردشت، طی مراسمی رسماً افتتاح و به بهره برداری رسید.

     

    کلنگ این مجتمع در سال 1382 توسط رئیس وقت فدراسیون (صادق آقاجانی) در زمینی به مساحت ده هزار متر مربع و زیربنای 2016 متر مربع به زمین خورد و پس از حدود 8 سال با تجهیزات و امکانات خوبی جهت سرویس دهی به عموم کوه نوردان و گردشگران افتتاح و به بهره برداری رسید.

     

    در بخشی از مراسم افتتاحیه که با حضور دست اندرکاران فدراسیون، شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی سازمان تربیت بدنی، مربیان، پیش کسوتان، جمعی از کوه نوردان و مسئولین محلی و اهالی منطقه برگزار شد، ضمن پاسداشت زحمات و تلاش های همه ی فعالان و تلاشگران تحقق این پروِژه از ابتدا تا بهره برداری؛‌ از  تنی چند از پیش کسوتان و خادمین محلی( به نام های: صفرعلی نقوی-رسول نقوی- علی فرضی- علی محمد فرضی- فواد فرضی- هاشم بیگلریان- عبدالله بیگلریان - بیان حاتمی و شیرزاد) با اهدای لوح تقدیر و سکه بهارآزادی تقدیر به عمل آمد.

    هم چنین از مهندس ترکاشوند مدیرعامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی، مهندس عبدی معاون فنی و مهندسی این شرکت و مهندس باباجانی مدیرعامل شرکت مخابرات مازندران نیز با اهدای لوح، تقدیر شد.

    گفتنی است: در بخشی از مراسم: میرغنی فعال رئیس وقت کارگروه پناهگاه های فدراسیون در سال 82 نیز مورد تشویق و تجلیل قرار گرفت و به همراه علی محمد ساریخانی رئیس فعلی این کارگروه توضیحاتی در مورد این پروِژه ارائه کردند ... ( گزارش تصویری در سایت فدراسیون)

    کوه نوردان هلندی به قله ی دماوند صعود کردند

    یک گروه 12 نفره از کوه نوردان هلندی به قله ی دماوند صعود کردند . بنا به اعلام آنان : از بدو ورود به ایران تحت تاثیر میهمان نوازی و برخورد بسیار گرم ایرانیان قرار گرفته اند . این گروه از کوه نوردان هلندی که بیشتر آنها برای اولین بار به کشورمان سفر کرده اند، قبل از ورود به ایران با انتشار یک بیانیه مطبوعاتی در رسانه های هلندی ضمن اشاره به غنای فرهنگی و پیشینه تاریخی ایران، هدف از سفر خود به کشورمان را در راستای تقویت روابط دوستانه بین دو ملت عنوان کردند .

    ایسنا

    تصرف دشت هویج

    این هفته رفته بودیم دشت هویج. احتمالا می دونید دشت هویج کجاست اما اگه نمی دونید دشت هویج در شمال روستای افجه از توابع شهرستان لواسان هست. فاصله زمانی افجه تا تهران کمتر از یک ساعت است و الان سالهاست که تقریبا تمام این روستا به حالت ویلا سازی برای پولدارهای تهران در اومده. از افجه تا دشت هویج حدود دو ساعت پیاده رویه. دشت هویج یک دشت خیلی بزرگ و کاملا مسطح هست که بین کوهها محصوره و چون چشمه پرآبی داره هم کوهنوردان و هم خانواده های طبیعت دوست تهرانی از اون منطقه برای چادرزنی استفاده می کنند. شوربختانه یک سالی میشه که  مدعی مالکیت دشت هویج شده و دور تا دور اون رو با میله و طوری فلزی محصور کرده. این بار هم که رفتیم دیدیم که تمام زمینهای قابل کشت دشت هویج که قبلا برای کشت یونجه برای دام منطقه استفاده می شد خط اندازی شده و سه کارگر افغانی در آن به کار کندن چاله برای کاشت درخت مشغول هستند. مسلما درختکاری کاری بسیار پسندیده است اما چیزی که دردناک است این است که این درختکاری همراه با ادعای مالکیت دشت هویج است که منجر به محروم شدن مردم عادی از استفاده از این تفرجگاه خواهد شد. سرپرست کارگرهای افغانی که یک پیرمرد ریش سفید با لباس پلنگی و بیسیمی در دست بود، ادعا می کرد که به حکم شورای اسلامی روستای افجه این دشت متعلق به مردم افجه است و درختان گیلاس و بار آها هم به همین مردم تعلق خواهد داشت. اما او دقیقا اشاره نکرد که منظورش دقیقا از مردم افجه چه کسانی هستند چون همان طور که می دانیم کلمه مردم بسته به این که بر زبان چه کسی جاری شود معانی مختلفی دارد. مردم افجه که فقط برای تفریح آخر هفته به باغهای چند هزار متری خود و ویلاهایی که در آنها ساخته اند می آیند، از آدمهای فقیر جامعه نیستند که به چند صد کیلو یا چند هزار کیلو بار گیلاس محتاج باشند. پس این مردم که شورای روستا به آنها مجوز تصرف زمین داده چه کسانی هستند؟

    از: وبلاگ سرشتین