ران ویگ آموت Rannveig Aamodt نروژی ، 8 ماه بعد از سقوط از ارتفاع 15 متری توانست 3 صعود با درجه 5.13b در  Railay ، منطقه ای در تایلند ، انجام دهد . بعلاوه ، سال گذشته دو صعود با درجه 5.13c نیز در همین منطقه به ثمر رساند . داستان کامل این ریکاوری معطوف به عشق در آینده نزدیک در همین وبلاگ منتشر خواهد شد ؛ فعلا مختصری از داستان او :

26 آوریل 2012 در حین سنگنوردی در ترکیه 15 متر سقوط کردم . 13 استخوان من شکست ، از جمله : 3مهره کمری ، 2 نقطه در لگن خاصره ، لیگامانها و چندین استخوان در هر دو قوزک پا ، و خورد شدن آرنج .


با یک اشتباه ساده سقوط کردم ، به فکرم گذشت ، فریاد زدم دارم می میرم . سپس اندیشه کردم ؛ نه ، هنوز خیلی زود است . و بعد دردها هجوم آوردند ....مبارزه و مبارزه ..... مبارزه برای زنده ماندن ، برای زندگی .

کمک های زیادی از مردم حامی از سراسر جهان دریافت کردم . آنها تشویقم کردند ، داستانها و مشکلات خود را با من به اشتراک گذاشتند ، و پیشنهاد کمک کردند .


برای توانبخشی ، در 8 ماه گذشته اکثر روزها 6 تا 8 ساعت تمرین کردم . هر روز هر بخشی از بدنم را که می توانستم حرکت دهم ، حرکت می دادم . 10 روز بعد از بیمارستان با دستی که قادر به حرکت بود شروع به وزنه زدن کردم . سپس تا آنجا که می توانستم و می دانستم که صدمه ای به من وارد نخواهد شد در لبه های باریک تمرینات بالانسینگ انجام دادم . در پایان ، و به رغم ساعت ها تمرین ، از دست دادن توان جسمی ، ترس از شکست در ریکاوری ، اما بزرگترین چالش من درگیری با درد مزمن بود .


هنوز با    هنوز با درد مبارزه سختی دارم ؛ حالا درد بخشی از زندگی هر روز من است . اما سنگنوردی جایی است که می توانم کمی درد هایم را فراموش کنم . در کف زمین بیشتر احساس معلولیت می کنم تا روی دیواره . حالا در تایلند هستم . چندین 5.13b را صعود کرده ام . احساس می کنم مزد ساعت ها ی بی شمار تمرین و درد را ، که در8 ماه گذشته داشته ام ، گرفته ام .


می خواهم از فرصت استفاده کنم تا سپاسم را نثار ناتان ( همسرم ) کنم ، برای انسانیتی بی مانند و برای مهمترین انسان زندگی ام . سپاس برای حمایت های گرانقدرش ، برای عشق و شکیبایی اش در سراسر پروسه ی درمان و ریکاوری . می خواهم از بقیه اعضای خانواده که همواره در کنارم بودند تشکر کنم . از دوستانم در اسلو که در سفرهای سنگنوردی همراهی ام می کردند و کوله ام را تا پای سنگ می آوردند تشکر می کنم . می خواهم از مردمی تشکر کنم که با ایمیل های شان ، با به اشتراک گذاشتن داستان های شان و با تشویق های شان کمکم می کردند  . از فیزیوتراپیست های صبوری که هر روز با میلیونها سئوال از طرف من مواجه بودند اما مرا نکشتند سپاسگزارم .

سپاس از استین کریستوفرسن ، به خاطر آموزش ها و تمریناتش و برگرداندن من به سنگنوردی . و میلیون ها بار سپاس از اسپانسرهایم ؛ استرلینگ روپ ، رد چیلی ، ویلد کانتری ؛ به خاطر حمایت های غیر قابل باور در طول درمان و ریکاوری .

http://www.8a.nu

http://www.8a.nu/?IncPage=http%3A//www.8a.nu/articles/ShowArticle.aspx%3FArticleId%3D8508